اهداف اصلی عراق در این تهاجم عبارت بود از:
- حاکمیت بر اروند رود و باز پس گیری سه جزیره ی ایرانی خلیج فارس به منظور جبران قرارداد 1975، الجزایر.
- جداسازی استان خوزستان و الحاق آن به عراق و یا استقلال آن به نام عربستان.
- تضعیف جمهوری نوپای اسلامی تا مرز سقوط.
به منظور دستیابی به این اهداف، عراق یک استراتژی جنگ سریع ( سه روزه) را طراحی کرد با این تصور که نیرویی که توانایی مقابله با ارتش آن کشور را داشت باشد وجود ندارد.
عراق با انتخاب مناطق جغرافیایی و تقسیم آنها بین یگان های رزمی، این استراتژی را در پناه یک جو تبلیغاتی شدید و دیپلماسی پر تحرک و نیز با در اختیار داشتن ستون پنجم، در حالی که پاسگاه های مرزی تاب مقاومت در برابرتهاجم دشمن را نداشتند، هجوم خود را آغاز کرد و به دلیل عدم آمادگی نیروهای ایرانی به راحتی وارد خاک جمهوری اسلامی شد. بدین ترتیب ارتش عراق طی 48 ساعت به نزدیکی شهرهای مرزی رسید. لیکن آنچه مورد ارزیابی و توجه دشمن قرار نگرفته بود، میران فداکاری مردم و مقاومت عناصر بومی بود. بدین شکل استراتژی جنگ سریع به شکست انجامید.
در این میان، به دلیل حضور نیروهای لیبرال در رأس امور، از جمله وجود بنی صدر به عنوان ریاست جمهوی، تحریمی داخلی علیه مدافعان انقلاب، صورت گرفت و با شهادت فرماندهان محلی و جوانان در شهرها، عراق موفق به تصرف بسیاری از شهرهای مرزی و سرانجم خرمشهر گردید. به این ترتیب گرچه عراق نتوانست به اهداف اولیه خویش دست یابد، لیکن قسمت هایی از خاک ایران را تصرف کرد. در این مرحله، عراق موضع سیاسی خود را تغییر داد و در تمامی مناطق اشغال شده، اقدام به پدافند نمود و به ایران پیشنهاد آتش بس و مذاکره نمود. ایران هرگونه پذیرش آتش بس را، پیش از خروج نیروهای عراقی رد کرد.